مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
بـلـنـد مـرتــبـه بـود و بـلـنـد بـالا بـود امــامــــزادۀ آقــا چــقـــدر آقـــا بـــود کـدام واژه تـوانـاسـت وصف دریـا را که آنچه بود به اکـبر شـبـیه، دریا بود پیـمـبر است؟ نه؛ آیا امـام؟ نه؛ هر دو که نیم حیدر و یک نیمه نیز طاها بود همیـشه بر سـر دیـدار او جـدل میشد برای دیدن رویش هـمیـشه غـوغا بود علیّ اکبر لیلاست این، که مجـنون هم بـرای دیـدن او در صـف تـمـاشـا بود علیّ اکبر زهراست این که یوسف هم به عشق نوکـریش خسته از زلیخا بود برای بردن نامش وضو بگیر ای شعر قلم بایست که وصفـش نه حدّ املا بود بــرای گـفــتــن أَنَّ عــلــی وَلــیُ الـلـه بـگـو کـدام مـؤذّن چـنـیـن تــوانـا بـود عصای دست حسین است این پسر اما شکسته دیدمش آنجا که عشق تنها بود کدام گرگ؟ چگـونه درید یـوسف را؟ که تکّـه تکّـۀ او در تـمـام صحـرا بود حـسین بود و عـبایی پُـر از علی اکبر حسین بود و عصایی که إرباً إربا بود |